راهپیمایی اربعین تنها سفری در جغرافیا نیست، بلکه حرکتی در تاریخ است؛ آن هم نه به گذشته، بلکه به آینده. آنچه به این سفر جغرافیایی عمق و معنای تاریخی بخشیده، تحولی است که در بصیرت راهپیمایان پدید آمده است.
(بخشی از کتاب)
دکتر غلامعلی حداد عادل در سفر خود به نجف اشرف در سال ۱۳۹۶، با سیل عظیم راهپیمایان اربعین هممسیر میشود و شرحی از جریان این راهپیمایی و اتفاقهای رویداده در مسیر نجف به کربلا را در این کتاب که با عنوانی برگرفته از تذکره الاولیاء عطار نیشابوری نامگذاری شده، ارائه میکند.
رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی در این اثر پس از بیان گزارشی از این سفر معنوی و حال و هوای مسیر راهپیمایی و موکبها و زائران، به تحلیل این پدیده بزرگ ی و دینی و اجتماعی میپردازد.
مراسم معرفی کتاب به صحرا شدم، عشق باریده بود.» و همچنین رونمایی از ترجمههای انگلیسی، اردو و عربی این کتاب سه شنبه 16 مهر ساعت 16 در کتابخانه مرکزی پارک شهر برگزار میشود.
نشانی: تهران، خیابان وحدت اسلامی، خیابان بهشت، ورودی شماره ۴ پارک شهر، سالن جلسات کتابخانه مرکزی پارک شهر
به صحرا شدم عشق باریده بود
غلامعلی حدادعادل
دفتر نشر فرهنگ اسلامی
104 صفحه
منابع:
کتاب از دشت لیلی تا جزیره مجنون» را میتوان اولین اثر پژوهشی جدی درباره حضور رزمندگان افغانستانی در دفاع مقدس دانست که در ۵۲۸ صفحه و با ارائه مستندات تصویری، خاطرات رزمندگان افغانستانی را روایت میکند و تحقیق و پژوهش آن، ۱۰ سال طول کشیده است.
برای همدلی های بیشتر ملت های ما، ضروری است که بدانیم مجاهدان افغانستانی چگونه از ولایات مرکزی و شمالی افغانستان، از دشت لیلی جوزجان عبور کرده و در مسیر یافتن عشق، دوکوهه اندیمشک را هم پشت سر گذاشته اند تا به جزیره مجنون برسند. » (بخشی از کتاب)
محمدسرور رجایی، پیش از این، کتاب در آغوش قلبها» را درباره اشعار و خاطرات مردم افغانستان درباره امام خمینی ره» منتشر کرده بود اما کتاب از دشت لیلی تا جزیره مجنون» را میتوان اولین اثر پژوهشی جدی درباره حضور رزمندگان افغانستانی دفاع مقدس دانست که براساس آمار منتشر شده، بیش از دو هزار شهید تقدیم انقلاب اسلامی کردهاند.
از نقاط قوت این کتاب، میتوان به کیفیت بالای روایتها از منظر ادبی اشاره کرد. حالوهوای هر خاطره، شورانگیز است و بار حسی خوبی را منتقل میکند. یک نقطه مثبت دیگر را میتوان روان بودن ادبیات آن با وجود گویش متفاوت نویسندهاش دانست.
محمدسرور رجایی
انتشارات دفتر نشر معارف
528 صفحه
منابع:
مشرق نیوز ( + اطلاعات کاملتر )
در ایام عزاداری سالار شهیدان، کتابخانه شال میزبان برنامههای متنوع فرهنگی بود.
برپایی کلاس نقاشی که در این کلاس ها، ترسیم مفاهیمی از دشت کربلا مانند خیمه، نخل و اسب زخمی به کودکان آموزش داده شد.
جمع خوانی عاشورایی از 3 کتاب
حضرت زینب (س) سروده جعفر ریوندی انتشارات کمال اندیشه تهران،
امام گلها سروده محمود پوروهاب انتشارات مدرسه،
عمه برم باباجونو ببوسم سروده شاهین رهنما انتشارات منادی تربیت
از دیگر برنامه های اجرا شده در این ایام بودند.
برپایی نمایشگاه کتاب حاوی کتاب هایی در سیره و زندگانی امام حسین (ع) و همچنین کتابهای ادبی در این حوزه که مورد استقبال مراجعان قرار گرفت.
جهت ارتقای سطح کیفی برنامه های فرهنگی، منتظر
نظرات، انتقادات و پیشنهادات شما هستیم
به نام نامی سر، بسمه تعالی سر
بلندمرتبه پیکر، بلندبالا سر
فقط به تربت اعلات، سجده خواهم کرد
که بندهی تو نخواهد گذاشت، هرجا سر
قسم به معنی لا یمکن الفرار از عشق
که پر شده است جهان، از حسین سرتاسر
نگاه کن به زمین! ما رأیت إلّا تن
به آسمان بنگر! ما رأیت إلّا سر
سری که گفت: من از اشتیاق لبریزم
به سرسرای خداوند میروم با سر
هر آنچه رنگ تعلق، مباد بر بدنم
مباد جامه، مبادا کفن، مبادا سر.»
همان سری که "یحبّ الجمال" محوش بود
جمیل بود، جمیلا بدن، جمیلا سر
سری که با خودش آورد بهترینها را
که یک به یک، همه بودند سروران را سر
زهیر گفت: حسینا! بخواه از ما جان
حبیب گفت: حبیبا! بگیر از ما سر
سپس به معرکه عابس، " أجنّنی"گویان
درید پیرهن از شوق و زد به صحرا سر
بنازم " أمّ وهب" را، به پاره تن گفت
برو به معرکه با سر، ولی میا با سر
خوشا به حال غلامش، به آرزوش رسید
گذاشت آخر سر، روی پای مولا سر
چنان که یک تن دیگر به آرزوش رسید
به روی چادر زهرا گذاشت سقا، سر
در این قصیده ولی آنکه حُسن مطلع شد
همان سری است که برده برای لیلا سر
همان که احمد و محمود بود سر تا پا
همان سری که خداوند بود، پا تا سر
پسر به کوری چشمان فتنه کاری کرد
پر از علی شود آغوش دشت، سرتاسر
میان خاک، کلام خدا مقطعه شد
میان خاک؛ الف، لام، میم، طا، ها، سر
حروف اطهر قرآن و نعل تازهی اسب
چه خوب شد که نبوده است بر بدنها سر
تنش به معرکه سرگرم فضل و بخشش بود
به هرکه هرچه دلش خواست داد، حتی سر
جدا شده است و سر از نیزهها درآورده است
جدا شده است و نیفتاده است از پا سر
صدای آیه کهف الرقیم میآید
بخوان! بخوان و مرا زنده کن مسیحا سر
بسوزد آن همه مسجد، بمیرد آن اسلام
که آفتاب درآورد از کلیسا سر
عقیله، غصه و درد و گلایه را به که گفت؟
به چوب، چوبه محمل، نه با زبان، با سر
دلم هوای حرم کرده است میدانی
دلم هوای دو رکعت نماز بالا سر .
سید حمیدرضا برقعی
درباره این سایت